دوران اوج و شکوه تمدن ايراني-اسلامي هم‌زمان است با بزرگترين يادگارها از وقف علمي. در روزگاري نه چندان دور، مردمان اين سرزمين اگر ثروتي داشتند و علاقه‌اي به علم و دانش، بخشي از ثروت و دارايي خود را وقف کردند.
 
به گزارش راسخون به نقل از روابط عمومی سازمان اوقاف و امور خیریه ، مروري بر تاريخچه وقف و واقفان بزرگ تاريخ سرزمينمان، گويي گمشده‌اي را پيش چشم ما پيدا مي‌کند. دوران اوج و شکوه تمدن ايراني-اسلامي هم‌زمان است با بزرگترين يادگارها از وقف علمي. در روزگاري نه چندان دور، مردمان اين سرزمين اگر ثروتي داشتند و علاقه‌اي به علم و دانش، بخشي از ثروت و دارايي خود را وقف ساخت مدرسه و پژوهشگاه و کتابخانه مي‌کردند و کتاب‌هاي خطي ناياب يا کتب علمي گران‌قيمت مي‌خريدند و در کتاب‌خانه‌هايشان در اختيار طالبان علم مي‌گذاشتند تا در پيشرفت علم و فناوري سهمي داشته باشند. مرحوم حاج حسين‌آقا ملک از ميراث‌داران سنت حسنه وقف است که جايشان در روزگار ما خالي است.
 
سخن گفتن از وقف و واقفان بزرگ بدون نام مرحوم حاج حسين آقا ملک، سر نمي‌گيرد. اگرچه پيش از او بسيار بوده‌اند بانيان و برپادارندگان اين سنت حسنه، اما حاج حسين ملک، از آن‌جا که نخستين موزه وقفي را بناکرده و بزرگ‌ترين واقف کتب خطي است و بزرگ‌ترين واقف آستان قدس رضوي و رتبه اول وقف آثار هنري را دارد و بزرگ‌ترين موقوفات در سراسر ايران به نام اوست، و از همه اين‌ها مهم‌تر آن‌که او در عصر ما مي‌زيسته و هنوز فرزندانش مستقيما نظارت بر وقف‌نامه‌هاي او را بر عهده دارند، دلايل کافي را به ما مي‌دهد که بگوييم گفتن از وقف در اين سرزمين بدون بردن نام مرحوم ملک سر نمي گيرد.
 
بناي نخستين کتاب‌خانه و موزه وقفي ايران و يکي از شش گنجينه نسخ خطي کشور که هم‌سن و سال کتاب‌خانه و موزه ملي ايران است، در 28 سالگي مرحوم ملک، وقتي براي اولين بار، تصادفا در نيشابور، نسخه‌اي از ديوان ابن‌يمين، شاعر سده شش هجري به دستش مي‌رسد، رقم مي‌خورد.
 
مرحوم ملک از آن زمان تا 38 سال بعد آن‌قدر نسخه خطي جمع‌آوري کرده بود که در سال 1338، خانه پدري‌اش در بازار بين‌الحرمين بازار تهران را با مجموعه کتاب‌هايش وقف آستان امام رضا عليه‌السلام کند تا به خواسته خودش شعبه‌اي باشد از کتاب‌خانه مقدس رضويه.
 
اين مجموعه و کتاب‌خانه تا سال 1364 در همان محل در بازار تهران باقي ماند و چون براي مراجعات و توسعه مجموعه کافي نبود، به مجموعه موزه و کتاب‌خانه ملک که در زميني از مجموعه اوقاف او در محدوده باغ ملي تهران ساخته شد، انتقال يافت. اهتمام وصف‌ناپذير او به گردآوري آثار هنري و تاريخي سبب شد ثروت هنگفتي را صرف خريد اين آثار کند؛ آثاري که نهايتا همه را در زمان حيات و سلامتش به آستان قدس رضوي هديه داد.
 
از سوي ديگر شم اقتصادي و آينده‌نگري‌اش سبب شد اموال زيادي را وقف کتاب‌خانه و موزه خود کند تا پس از مرگش تا دنيا دنياست، براي توسعه کمي و کيفي اين دو، منابع مالي لازم فراهم باشد و تعريف کاملي از باقيات الصالحات را در روزگار ما و براي آيندگان ترسيم کند.
 
به همين سبب است که امروزه کتاب‌خانه ملک داراي 35 هزار کتاب چاپي، 19 هزار نسخه خطي، حدود 3200 جلد کتاب چاپ سنگي، 2000 نشريه ادواري و بيش از 25 هزار کتاب چاپي قديمي است.
 
براي اين‌که عبارت ثروت هنگفت روشن‌تر شود، يادآوري حکايت معروف استقراض اميرکبير از پدربزرگ مرحوم ملک، «مهدي آقا تبريزي» کافي است. در دوره قاجار وليعهد در تبريز زندگي مي‌کرد و والي آن شهر بود. زماني که محمدشاه قاجار از دنيا مي‌رود، خزانه آن‌قدر خالي بوده که اميرکبير براي بردن وليعهد جوان به تهران و بر تخت نشاندنش مبلغ صدهزار تومان از مهدي آقاي تبريزي قرض مي‌کند.
 
ناصرالدين ميرزا که بر تخت مي‌نشيند و مي‌شود ناصرالدين شاه، به جبران کاري که پدربزرگ مرحوم ملک برايش انجام داده، او را به تهران مي‌آورد و سمت «ملک التجاري ممالک محروسه ايران» را به او مي‌دهد که مي‌شود گفت معادل وزارت بازرگاني فعلي است و حاجي مهدي آقا از اين‌جا مي‌شود ملک‌التجار. پسر مهدي آقا ملک‌التجار، «کاظم ملک‌التجار» همان راه پدر را ادامه مي‌دهد.
 
کاظم ملک‌التجار دو پسر به نام‌هاي حسين و حسن داشته است که کارشان رسيدگي به املاک پدر بوده است. حسين ملک که براي سرکشي به املاک پدرش به خراسان مي‌رود و در جوار بارگاه حضرت رضا مقيم مي‌شود و با دختر ميرزا عبدالله نايب‌التوليه مسجد گوهرشاد ازدواج مي‌کند. حاج کاظم ملک نيز هنگام تقسيم اموال ميان دو پسرش، زمين‌هاي خراسان فعلي را به حسين ملک مي‌سپارد.
 
موقوفات ملک دربرگيرنده 63000 هزار هکتار املاک و اراضي کشاورزي و شهري، 5/123 حلقه چاه عميق اماني، اجاره‌اي و اصلاحات ارضي و نيز مستغلات، نفايس کتاب‌خانه‌اي و موزه‌اي، در چهار بخش فرهنگي - آموزشي؛ بهداشتي - درماني، کشاورزي- دام‌پروري و خدماتي - عمراني، در پهنه وسيعي در شهر طوس تا چناران و از سنگ بست، فريمان، نصرآباد تا تربت جام و هم‌چنين تا تهران گسترده شده و فعاليت دارد.
 
مرحوم ملک دو بيمارستان در تربت جام و چناران به منظور استفاده عموم مردم ساخت و مقبره سلطان محمد عابد در کاخک گناباد را در سال 1347 شمسي تعمير کرد. او باغ وکيل‌آباد خود را - به مساحت دو ميليون متر مربع- به مردم مشهد پيشکش کرد تا به عنوان تفرّج‌گاه عمومي از آن استفاده گردد.
 
مرحوم ملک همه املاک و قرا متعدد خود در تهران و خراسان را که بالغ بر 61 روستا و مزرعه و مستغلات بود و نيز موزه و کتاب‌خانه‌اش را طي هفت فقره وقف‌نامه در فاصله سنوات 1316 تا 1340 به شرح ذير وقف کرد:
 
1. تاريخ 6/8/1316 (= 1356ق)، شش دانگ عمارت پدري خود که فعلا کتاب‌خانه ملي ملک است به انضمام کليه کتاب‌هاي موجود در کتاب‌خانه مزبور را.
 
2. تاريخ 1323 (= 1363ق)، يک قطعه زمين معروف به باغ ملي تهران.
 
3. تاريخ 10/12/1325 (= 1367ق)، 11رقبه، واقع در بخش 13 بلوک سرجام خراسان با کليه مزارع وابسته و متعلق به آن‌ها را وقف بر کتاب‌خانه ملّي ملک کردند.
 
4. تاريخ 25/1/1330 (= 1372ق)، اعيان 20 رقبه، واقع در خراسان و پنج رقبه در تهران را جهت مصارف متعدد مندرج در وقف‌نامه وقف کردند.
 
5. تاريخ 14/8/1331 (= 1372ق)، سه رقبه را بر کليه اهالي و ساکنان شهرستان تربت شيخ جام وقف کردند.
 
6. تاريخ 5/7/1334 (= 1375ق)، شش رقبه در تربت جام خراسان را بر مصارف کتاب‌خانهملي و مصرف بهداري رضوي چناران در حاجي نصير بالمناصفه وقف قرار داده است.
 
7. تاريخ 27/3/1340 (= 1381ق)، 15 رقبه از املاک خود را خاص غذا و دوا و لوازم طبي و جراحي و غيره و اطبا و پرستاران و ساير مستخدمين مرضاي بهداري رضوي چناران را بر حضرت علي بن موسي الرضا ‌‌عليه‌السلام ‌‌وقف کردند.

 
حاج حسين ملک تنها ثروتمند ايراني نبود و تنها ثروتمند نيکوکار نيز نبود، اما نگاه فرهنگي او براي حفظ و جمع‌آوري کتب و آثار هنري در کنار تمام موقوفاتش براي آموزش و بهداشت و سلامت و حتي تفرج مردم، او را منحصربه‌فرد و تا امروز بي‌تکرار کرده است.
 
منبع : ماهنامه سرآمد
/2759/